*شارژر همه کاره موبایل*
جک و لطیفه
چهارشنبه 88/5/14 2:18 صبح| جک و Sms | نظر
- به یک ترکه میگن: 2*2 چند میشه؟ میگه: 5 تا! میگن: برو بابا، 4 تا میشه! میگه: آخه من از یه راه دیگه رفتم!
152- ترکه فیلم جیمز باند میبینه خیلی خوشش میاد. یکی ازش میپرسه اسمت چیه میگه: فَر...گضن فر!
153-
ترکه و تهرونیه دعواشون میشه، میبرنشون کلانتری. افسرنگهبان از تهرونیه
میپرسه: اسمت چیه؟ یارو با بیخیالی میگه: فِری... افسره حسابی چپ و راستش
میکنه، میگه: بی پدر فکر کردی اینجا خونه خالست خودمونی شدی؟ گفتم اسمت
چیه؟ تهرونیه که حساب دستش اومده بوده میگه: فریدون قربان! افسره برمیگرده به ترکه میگه اسم توچیه؟! ترکه اسمش قلی بوده، یکم فکر میکنه بعد با ترس جواب میده: قولیدون!
154-
تو جزیره آدمخورا یک بابایی میره ساندویچ فروشی، یک ساندویچ مغز سفارش
میده. ساندویچیه میگه: میشه 2 تومن. مرده عصبانی میشه میگه: یعنی چی؟ مگه
سَرِ گردنست؟! هفته پیش یک تومن بود! ساندویچیه میگه: آخه این مغز
تهرونیه، بابا بالاخره یک کلاس خاص خودشو داره. مردک هم ساندویچش رو
میخوره و چیزی نمیگه. هفته دیگه میاد دوباره یک ساندویچ مغز سفارش میده،
این دفعه ساندویچیه میگه:شد 10 تومن! یارو خیلی شاکی میشه، میگه: بابا
چه خبرته؟! ساندویچیه میگه: آخه عزیز من،این دفعه مغز رشتیه، کلی فسفر
داره به جان تو! باز طرف چیزی نمیگه و پول و میده و ساندویچش رو میخوره.
هفته بعد دوباره میاد و یک ساندویچ مغز سفارش میده، این دفعه ساندویچیه
میگه: میشه 100 تومن! یارو دیگه پاک شاکی میشه و ساندویچ رو میکوبه رو
میز داد میزنه: این چه مسخره بازیه دراوردی؟! ساندوچیه میگه:آخه عزیز من،این یکی مغز ترکه، باید 100 تا کله بشکنیم تا ازش یک ساندویچ دربیاد!!
155- ترکه زمین میخوره، برای اینکه سه نشه تا خونه سینه خیز میره!
156- یه بار تو آبادان مسابقه تقلید صدای داریوش برگزار میشه، داریوش میاد چهارم میشه!
157- ترکه پسرش رفته بوده زیر ماشین، با سنگ میزنه درش بیاره!
158- ترکه میخواسته زیردریایی آمریکاییا تو خلیج فارس رو غرق کنه، در میزنه فرار میکنه!
159-
ترکه میخواسته بره هر چی راهزنه اطراف تبریزه دهنشون رو سرویس کنه. ملت
هم میان هر کی یه چیزی براش میارن، یکی شمشیر میاره یکی خنجر میاره و
حسابی مسلحش میکنن. خلاصه ترکه راه میفته و بعد از یک هفته خونین و مالین
برمیگرده. مردم دورش جمع میشن، میپرسند: چی شد؟ چی کار کردی؟ ترکه
پامیشه یا حال زار میگه: بابا یه دستم شمشیر بود یه دستم خنجر، با دندونام
میجنگیدم؟!
160-
ترکه به دوستش میگه: اصغر، قربون دستت، برو عقب ماشین ببین چراغ راهنما
ماشین کار میکنه یا نه. اصغر میره عقب ماشین، میگه: کار میکنه، کار
نَمیکنه، کار میکنه، کار نَمیکنه...!
161- به ترکه میگن سه تا میوه نام ببرکه با سین شروع بشه میگه: سیب، سیر، سحر! میگن: سحر که میوه نیست؟! میگه: نمیدونی چه هلوییه!
162- ترکه میره شکار خرگوش، صدای هویج در میاره!
163-
ترکه تو کلیسا نشسته بوده، یهو میبینه یه دختر خیلی میزون میاد تو. میدوه
میره پشتِ یه مجسمه قایم میشه. دختره میاد میشینه جلوی محراب و میگه: ای
خدا! تو به من همه چی دادی، پول دادی، قیافه دادی، خانواده خوب دادی...فقط
ازت یه چیز دیگه میخوام..اونم یه شوهر خوبه ...یا حضرت مسیح! خودت کمکم
کن! ترکه از پشت مجسمه میاد بیرون میگه: عیسی هل نده! خودم میرم!
164-
آوینی تو جنگ کشتهمیشه، به ترکه میگن برو یه جوری به خانوادش خبربده.
ترکه میره دم خونشون زنگ میزنه، زن یارو میگه: کیه؟ ترکه میگه: ببخشید،
منزل شهید آوینی؟!
165- ترکه زنگ میزنه خونه رفیقش میگه: غضنفر! من لهجی دارم؟ رفیقش میگه: آره! میگه: پس گحط کن دوباره میگیرم!
166-
یارو ترکه عرق میخوره میبرنش کلانتری شلاقش بزنن. افسرِ چند تا شلاق
میزنه، بعد شلاقو میده به یکی دیگه میگه: برادر حسین! بیا شماهم یه فیضی
ببر! یارو هم چند تا میزنه و میده به اونیکی میگه: برادر اکبر شما هم بیا
یه فیضی ببر! خلاصه چند نفری دهن یارو رو .... بعد که کارشون تموم میشه
میان از اتاق برن بیرون، ترکه میگه: برادرا! لااقل درِ فیضیه رو ببندین!
167- اواهه میخوره زمین، میگه: اِوا! تو هم جاذبه!
168-
ترکه با ماشین میره تو دره، بهش میگن: چی شد بابا؟ چرا افتادی تو دره؟
میگه: والله ما داشتیم تو جاده با ماشین میرفتیم، هی جاده پیچید، من
پیچیدم، دوباره جاده پیچید، باز من پیچیدم، یهو جاده پیچید، من نپیچیدم!
169-
ترکه و زنش دعواشون شده بوده، با هم حرف نمیزدند. زن ترکه وقتی شب میره
بخوابه، یک یادداشت برای ترکه میگذاره که: منو فردا ساعت 6 بیدار کن. صبح
زنه ساعت 10 از خواب پا میشه، میبینه ترکه براش یک یادداشت گذاشته که:
پاشو زنیکه خر! ساعت شیشه!
170- ترکه از ساختمون ده طبقه میفته پایین، همه جمع میشن دورش، ازش میپرسن: آقا چی شده؟ میگه: والله منم تازه رسیدم!
171-
ترکه میفته تو جزیره آدم خورا، آدم خورا میگیرنش، رئیسشون میگه: اینا رو
پوستشون رو میکنیم باهاش قایق درست میکنیم. ترکه هم یه چاقو ور میداره
میگذاره رو شکمش، میگه: جلو نیاید وگرنه قایقتونو سوراخ میکنم!
172-
تلویزیون داشته گل خداداد عزیزی رو به استرالیا نشون میداده، ترکه تماشا
میکرده. دو سه بار که صحنه آهسته گل رو نشون میدن، ترکه شاکی میشه، میگه:
حالا اونقدر نشون بده تا اون دروازه بان بگیردش!
174- ترکه خودشو دار میزنه، بعلت ضربه مغزی میمیره! میان میبینند با کِش خودشو دار زده!
175-
یه جایی جشن بوده، ترکه همینجوری میره تو و شروع میکنه به رقصیدن و بخور
بخور. یکی ازش میپرسه: ببخشید! شما رو کی دعوت کرده؟ ترکه میگه: من از
خونواده عروسم. یارو میگه: ببخشید، ولی اینجا جشن تولده!
176-
ترکه تو مسابقه بیست سوالی شرکت میکنه، قبلش بهش میگن جواب بیسکویته، ولی
تو همون اول نگو، اولش یه چند تا سوال کن که ضایع نشه. ترکه میگه باشه و
میره تو مسابقه، میپرسه: آقا، یک کویته؟! یارو میگه: نه. میگه: دوکویته؟
همینجوری میگه تا میرسه به نوزده کویت! یارو میگه: من یه راهنمایی بهتون
میکنم، با چایی هم میخورنش. ترکه میگه: آاااهان پس بگو، قنده؟!
177- ترکه میره امام رضا احساساتی میشه میگه: امام علی قربون لب تشنت برم پس کی ظهور میکنی؟!
178-
یارو زبونش میگرفته میره داروخونه میگه: آقا اشپیل داری؟ میگه: اشپیل دیگه
چیه؟ میگه: بابا اشپیل دیگه. یارو میگه: یعنی چی؟ درست تلفظ کنین من
بفهمم. یارو میگه: بابا جان اشپیل، دیگه! یارو میگه: آقا من که نمیفهمم
شما چی میگین، بگذارین به همکارم بگم شاید اون بفهمه. رفیق یارو هم زبونش
میگرفته، میاد. بهش میگه: آقا اشپیل دارین، یارو هم میره براش یه چیزی
میاره بهش میده و میره، بعد همکارای یارو ازش میپرسن: این چی میخواست؟
میگه: اشپیل! میگن: بابااین اشپیل دیگه چه کوفتیه!؟ اصلاً برو یکم از این
اشپیل ور دار بیار ببینیم چیه. یارو میره و بر میگرده میگه: اشپیل تموم شد!
179- عربه میره مغازه با لهجه میگه:آقا رُبععع دارین؟ یارو میگه: داریم، ولی نه به این غلیظی!
180- ترکه زنگ میزنه خونه دوست دخترش، میگه: عزیزم من لهجه دارم؟ دختره میگه: آره. ترکه میگه: پس من قطع میکنم دوباره میگیرم!
181- ترکه زنگ میزنه خونه دوست دخترش، باباش ور میداره، هول میشه میگه: ببخشید توپمون افتاده!
182-
ترکه میره تو خواربار فروشی میگه: نیم کیلو پنیر بدین، یارو بهش میگه:
ببخشید، شما ترکین؟ میگه: از کجا فهمیدین؟ میگه: از لهجتون. ترکه با خودش
میگه: من باید این لهجمو درست کنم. پا میشه میره خارج بعد از ده سال
برمیگرده، میره همون جا میگه: آقا نیم کیلو پنیر بدین. یارو باز میگه: آقا
شما ترکین؟ میگه: اِاِا... از کجا فهمیدی؟ مگه من هنوز لهجه دارم. یارو
میگه: نه، ولی آخه اینجا پنج ساله که بانک شده!
183-
شیرهایه میخواسته تاکسی بگیره، به یک تاکسی میگه: مُشتقیم! تاکسیه، پنج
متر جلو تر نگه میداره. یارو میگه: ای بـابـا! من که میخواستم اونجا
پیاده شم!
184-
ترکه تو مسابقه بیست سوالی شرکت میکنه، قبل از مسابقه بهش میگن: ببین جواب
ژاندارمریه ولی همون اول نگی که ضایع بشه، یه چند تا سوال اولش بکن بعد
جوابو بگو. مسابقه شروع میشه، ترکه میپرسه: جانداره؟ مجریه میگه: نه. ترکه
میگه: مِریه؟ میگه: نه. ترکه میگه: جاندارمریه؟
185- به ترکه میگن: نظرتون راجع به سریال امام علی چیه؟ میگه: خیلی عالیه، فقط اگه میشه یخورده قطام شو بیشتر کنید!
186-
ترکه رفته بوده استخر، مسؤول اونجا میخواسته واسه شاشیدن تو آب جریمش
کنه. ترکه داد و بیداد میکنه که: خوب بابا همه تو آب میشاشند! یارو
میگه: آره، ولی نه از رو دایو!
187-
ترکه تو اتوبوس واستاده بوده، یهو میبینه بند کفشش بازه. به کنار دستیش
میگه: آقا قربون دستت، یک دقیقه این میله رو نگردار من بند کفشم رو ببندم!
188-
ترکه زنگ میزنه به صدا سیما، میگه: بابا این چه وضعیه؟! این چه تصاویره
مستهجنی بود که تو ان سریال امام علی نشون دادید؟! یارو بهش میگه: قربان
ما که فقط پاها رو نشون دادیم. ترکه میگه: بابا تلوزیون من پرش داشت، همه
جاشو دیدیم!
189-
ترکه زنگ میزنه به صدا سیما، میگه: بابا این چه وضعیه؟! این سریال امام
علی که همش بدآموزی داره! یارو میگه:چرا آقا؟ برای چی؟ ترکه میگه: بابا
الان دو هفتهست هروقت میام پسرمو تنبیه کنم، میدوه میره تو کوچه لخت میشه!
190-
یارو ترکه تو جبهه پشت ضد هوایی بوده میزنه یه هواپیما رو میندازه. خلبانه
با چتر نجات میپره بیرون، ترکه میگه: بچهها در رین صاحابش اومد!
191-
عربه هی میگوزیده، بعدش یک لیوان آب میخورده. ازش میپرسن: چرا هی بعد از
گوزیدن آب میخوری؟ میگه: ولک، اگه آب نخورم که گرد و خاک میشه!
192- ترکه میره راهپیمایی، میبینه شلوغه برمیگرده!
193- ترکه 19 تا بچه داشته، بهش میگن: چرا یک بچه دیگه نمیاری، رُند شه؟! میگه: فرزند کمتر، زندگی بهتر!
194- ترکه میره کله پاچه فروشی، یارو بهش میگه: قربون چشم بگذارم؟ ترکه میگه: نه آقا! حداقل صبر کن من برم قایم شم!
195-
دو تا ترکه میرن یک رستوران کلاس بالا، دو تا کوکا سفارش میدند، بعد هم
یکی یک ساندویچ از کیفشون درمیارند، شروع میکنند به خوردن. گارسونه میاد
میگه: ببخشید،شما نمیتونید اینجا ساندویچ خودتونو بخورید. ترکا یک
نگاهی به هم میکنند، ساندویچاشونو باهم عوض میکنند!
196-
ترکه 10 تومن میندازه تو صندوق صداقات، هنوز دوقدم رد نشده بوده، یک
ماشین میزنه بهش، درب و داغونش میکنه. همون وقت یک بابای دیگهای داشته یک
پولی مینداخته تو همون صندوق، ترکه با حال زار پامیشه، میگه: آقا پولتو
اونتو ننداز، اون صندوقش خرابه!
197- ترکه زنگ میزنه خونه دوست دخترش، بابای طرف گوشی رو برمیداره، هول میشه میگه: ساعت شانزده و پنجاه و چهار دقیقه!
198- ترکه کفترشو گم میکنه، تو روزنامه آگهی میده: بیه بیه!
199- کرده تو کردستان پونزده نفرو میکشه، تو دادگاه به حداکثر مجازات محکوم میشه. میگیرن شلوارشو درمیارن، پاش استرچ میکنند!
200- سیاه پوسته میگوزه، زنش تا یه هفته داشته از رو زمین دوده جمع میکرده!
351- زن و شوهری به
سینما رفتند. در اواخر فیلم، زن، شوهرش را صدا زد و گفت: این کسی که بغل
دست من نشسته از اول فیلم تا حالا خواب است. مرد با ناراحتی جواب داد: به
درک که خواب است. حالا چرا منو از خواب بیدار کردی؟
352- زن: اگه امشب نیایی بریم خونه مامانم دیگه منو نمیبینی! مرد: برای چی؟ زن: واسه اینکه چشمهاتو درمیآورم!
353- مرد: قسم میخوری که منو به خاطر پولهایم دوست نداری؟ زن: هزارتومن بده تا قسم بخورم!
354- دیوانه اولی: ببینم، مگه تو کری که جواب سلام منو نمیدی؟! دیوانه دومی: نه اون احمد داداشمه که کره، من لالم!
355- صاحبخانه: هر وقت میگویم اجاره را بده، میگویی: بگذار حقوق بگیرم، پس کی حقوق میگیری؟ مستاجر: هر وقت که استخدام شدم!
356-
پسر کوچولو رو به مادرش کرد و گفت: من نمیدانم چرا شبها که دلم
نمیخواهد بخوابم به زور مرا میفرستی بخوابم ولی صبحها که دلم نمیخواهد
از خواب بیدار شوم به زور مرا بیدار میکنی؟
357- احمق کسی است که به همه چیز اطمینان کامل داشته باشد. مطمئنی؟ صددرصد!
358- زن: من بر خلاف تو همیشه موقع شنا سرم از آب بیرونه. شوهر: آخه عزیزم، چیز سبک همیشه روی آب میمونه!
359- مشتری: آقا چرا دیگه میخواهی توی حلقم را کیسه بکشی؟ دلاک: آخه خودتون گفتین گلوتون چرک کرده!
360- دو دیوانه با هم گفتگو میکردند. اولی: اگر گفتی فرق کلاغ چیه؟ دومی: خوب معلومه! این بالش از اون بالش مساویتره!
361- مرد خسیسی که سی سال قبل از یک فروشگاه کفشی خریده بود، دوباره وارد همان مغازه شد و گفت: ما باز آمدیم!
362-
اولی به دومی: آن دو نفر را میبینی؟ ده سال است که ازدواج کردهاند و به
قدری یکدیگر را دوست دارند که آدم فکر میکند اصلا ازدواجی بینشان صورت
نگرفته است!
363- چرا با جوراب خوابیدی؟ آخه اینطوری راحتتر میخوابم! واسه چی؟ واسه اینکه دیشب با کفش خوابیدم، خوابم نبرد!
364-
شنیدم مادرت به رحمت خدا رفته؟ آره! مگه بیماریش چی بود؟ سرماخوردگی. یعنی
بر اثر سرماخوردگی فوت کرد؟ آره، آخه وسط خیابون یهو عطسهاش میگیره، تا
میایسته عطسه کنه یه ماشین بهش میزنه!
365- ترکه تیشرت تایتانیک میپوشه، میره دریا غرق میشه!
366- رئیس: خجالت نمیکشی تو اداره داری جدول حل میکنی؟ کارمند: چکار کنیم قربان، این سروصدای ماشینها که نمیذاره آدم بخوابه!
367-
مردی در خانهای میرود و از پسر صاحبخانه طلب آب میکند. پسر کاسهای پر
از آب آورده، به دست مرد میدهد. ناگهان کاسه از دست مرد میافتد و
میشکند. مرد خجل و شرمنده شروع به عذرخواهی میکند. پسرک هم برای اینکه
دل او را به دست آورد میگوید: عیب نداره، به بابام میگم یه کاسه دیگه
واسه سگمون بخره!
368-
بچهای از پدرس پرسید: فرق تفنگ و مسلسل چیست؟ پدرش جواب داد: پسرم وقتی
من و مادرت حرف میزنیم بیا گوش کن. آن وقت میفهمی فرقش چیه!
369- معتادی که در حال کشیدن سیگار بود، میگوید: یه ژمین لرژه هم نمیاد که خاکشتر شیگارم بیفته!
370-
سه نفر به جزیره آدمخوارها رفتند. آدمخوارها آنها را گرفتند و در دیگ آب
جوش انداختند. کمی بعد در اولین دیگ را برداشتند دیدند اولی از ترس مرده.
در دیگ دومی را برداشتند دیدند از ترس بیهوش شده. در دیگ سوم را برداشتند،
ترکه که توی دیگ بود، در حالی که بدنش را مالش میداد گفت: ببخشید روشور
دارید؟
371- راستی فهمیدی دیشب خانه ما دزد آمد و الان دزده تو بیمارستانه؟ نه مگه چطور شد؟ هیچی، زنم فکر کرد، که دیر اومدم خونه!
372- وقتی زنت خونه نیست چه کار میکنی؟ استراحت. وقتی هست چی؟ استقامت!
373- ترکه میره سیگار فروشی: آقا سیگار برگ دارین؟ خیر. پس یک بسته کوبیده بدین!
374- روزی راننده کامیون به یک پیچ رسید، دولا شد آن را برداشت!
375- ترکه میخوره زمین، کمونه میکنه بعدش تو کلانتری میگه: من رضایت نمیدهم!
376- یه ترکه سرشو قیرگونی کرده بود، میگن چرا اینجوری کردی؟ میگه: بینیام چکه میکرد!
377-
ببینم، داداش شما چیکاره است؟ راننده است، «روی» ماشین بابام کار میکنه،
داداش شما چطور؟ داداش من مکانیکه، «زیر» ماشین مردم کار میکنه!
378- ترکه عینکش را دور دستش چرخاند و بعد به چشمش زد، سرش گیج رفت، نزدیک بود بیفته!
379-
در نیویورک خانم مستر اسمیت رفت پیش وکیل دادگستری و گفت: من میخوام از
شوهرم طلاق بگیرم. وکیل گفت: بسیار خوب، مانعی ندارد... فعلا دوهزار دلار
بدهید تا ترتیب کارتان را بدهیم. خانم گفت: زکی! 500 دلار میگیرند که او
را بکشند، چرا دو هزار دلار بدهم؟
تبلیغات
آرشیو موضوعی
-
نرم افزار مرورگر و پلاگین اینترنت
محافظ صفحه نمایش
تصاویر پس زمینه
ترفند کامپیوتر
تصاویر سه بعدی وبلاگ
نرم افزار آنتی ویروس و ضد جاسوس
آموزش اینترنت
جک و Sms
کد و رمز بازیها
نرم افزار موبایل
اطلاعات عمومی
تصاویر فیلم های کره ای
مطالب پوست و مو
تصاویر بازیهای کامپیوتری
دانلود فیلم های کره ای
موسیقی فیلم های ایرانی
دانلود فونت ویندوز
مطالب مذهبی
تم سونی اریکسون
موسیقی فیلم های کره ای
تم نوکیا
نرم افزار صوتی و تصویری
موسیقی کارتونها
Rington نوکیا
نرم افزار مدیریت فایلها
نرم افزار گرافیکی
نرم افزار پیام رسان و چت
دانلود مستند
نرم افزار بهبود دهنده سیستم
لیست یادداشت ها
-
کسب درآمد فوق العاده از اینترنت با کمتر از 30 دقیقه کار در روز
اس ام اس عید فطر شهریور 90
دانلود آهنگ تیتراژ سریال سقوط یک فرشته
دانلود نرم افزار مرورگر Opera 10.54
دانلود نرم افزار مرورگر Comodo Dragon 4.1.1.12
دانلود نرم افزار فایروال ZoneAlarm Free 9.2.044.000
دانلود آنتی ویروس AVG Free Edition 9.0.819
دانلود مرورگر Safari 5.0
دانلود نرم افزار Shockwave Player 11.5.1.601
[عناوین آرشیوشده]